بی قرارم مثل شاهنامه ای که هرشب صدای گریه سهراب بیدارش میکند
بی قرارم مثل شاهنامه ای که هرشب صدای گریه سهراب بیدارش میکند

بی قرارم مثل شاهنامه ای که هرشب صدای گریه سهراب بیدارش میکند

دلتنگی


جمعه دلبـر می‌خواهد

دو فنجان چای می‌خواهد

اندکی مکث و بعد 

"دوستت دارم"‌های فراوان

همین است که زل می‌زنیم به پنجره

و چای از دهان می‌افتد

نداریم.. نیست.. که دلگیریم ...



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.