بی قرارم مثل شاهنامه ای که هرشب صدای گریه سهراب بیدارش میکند
بی قرارم مثل شاهنامه ای که هرشب صدای گریه سهراب بیدارش میکند

بی قرارم مثل شاهنامه ای که هرشب صدای گریه سهراب بیدارش میکند

راست گفتی سهراب من هم درتردیدم

من دراین عرصه آغشته به بغض

لب خندان دیدم

چشم گریان دیدم

گریه کردم امابارهاخندیدم

رمزبیداری راپشت بیخوابی این ثانیه هافهمیدم

من به دل های زمین مشکوکم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.